فاطمه جان جانفاطمه جان جان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
رادانرادان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

.

عید آمد و عید آمد...

  باز هفت سین سرور ماهی و تنگ بلور سکه و سبزه و آب نرگس و جام شراب باز هم شادی عید آرزوهای سپید باز لیلای بهار باز مجنونی بید باز هم رنگین کمان باز باران بهار باز گل مست غرور باز بلبل نغمه خوان باز رقص دود عود باز اسفند و گلاب باز آن سودای ناب کور باد چشم حسود باز تکرار دعا یا مقلب القلوب یا مدبر النهار حال ما گردان تو خوب راه ما گردان تو راست باز نوروز سعید باز هم سال جدید باز هم لاله عشق خنده و بیم و امید عید شما مبارک   ...
30 اسفند 1391

کارهای اخر سالی

سلام جانی جان من ببخش گل من که این روز ها کمتر وقت میکنم بیام و از تو بگم،آخه مامان جون خیلی درگیر جابه جایی خونه بودم،دیگه خونه تکونی عید هم باهاش قاطی شده بود خب جدیدترین کاری که یاد گرفتی و هر روز تمرین میکنی که بهتر انجام بدی جیغ کشیدنه کار دیگت اینه که بعد یه مدت که حوصلت سر میره و میبینی کسی دور و برت نیست سرفه میکنی به پهلو خوابیدن خیلی علاقه داری،وقتی گرسنت میشه یا خیلی خوابت میاد شصتت رو میخوری،نمیدونم این کار جدیدت چیه ولی مثل نازی کردن میمونه،مثلا اگه دایی جون رو ببینی دستت رو میبری سمت صورتش و میکشی روی اون  به خوردن غذا از خودت خیلی علاقه نشون میدی،بیرون که میریم دیگه دوست نداری تو م...
30 اسفند 1391

دخترم بزرگ شده

جان جان مامان این روزها خدای مهربونم بهترینهاش رو داره تقدیم من و باباجون میکنه. هر ثانیه ای که میگذره شما یه قدم رو به جلو برداشتی و بزرگتر شدی. لحظات با هم بودن ما از اون چیزی که فکر میکردم داره سریعتر میگذره و من باخودم فکر میکنم نکنه ساعت  خونه ما زمان رو اشتباه نشون میده هر باری که به تو نگاه میکنم و تو با دلبری برام میخندی آرزو میکنم کاش زمان برای همیشه وای میستاد و اون لحظه تا ابد برای من بود،ولی حیف... این روزها برای خودت خانمی شدی و هر روزت با دیروزت کاملا متفاوت شده.دیگه جلوی غلط زدنت ها رو نمیشه گرفت و من دائم باید بیام و به حالت اولت برت گردونم وقتی ار اشپزخونه میخوام مواظبت باشم یهو غیبت میزنه،م...
23 اسفند 1391

كيمدي ...

سلام  جان جاني مامان چند روز بود ميخواستم بيام و اين پست رو بزارم ولي نميشد،الان كه شما خوابي و عجله اي هم در كار نيست گفتم بهترين فرصته... عزيزم روز تولد مامان معصوم دايي و زن دايي جون زحمت كشيدن و اين كيمدي بامزه رو هم براي شما گرفتن،از توش خيلي چيز هاي خوشملي در اومده ولي در كل خودش خيلي با نمكه .اين عروسك خوشملم دايي مسعود از ماسوله برات خريده. دست دايي و زن دايي عزيز درد نكنه كه مثل هميشه ما رو شرمنده كردن،ايشالله روزي بتونيم براي خودشون و برادر زاده جوجم جبران كنيم            ...
20 اسفند 1391

120 روز با دخترم فاطمه

   دخترم شیرین تر از شهد عسل دخترم صد شعر نو یکصد غزل دخترم زیبا ترین رنگین کمان آفتاب روشن این اسمان دخترم یک عالمه مهر و وفا پر ترین پیمانه جود و سخا دخترم گلدان گل های بهار دانه ی زیبای یاقوت انار  دخترم بر درد بی درمان شفا  یک ملک در ظاهری انسان نما دخترم الماس انگشتر نشین شاهکاری نیست زیبا تر از این دخترم یک قبله  تصویر دعا محرم الاسرار تقدیر خدا دخترم در مهربانی تا خدا کشتی لطف خدا را ناخدا   ...
7 اسفند 1391

تقدیم به بهترین زن دایی دنیا

  ...وتو... هرروز خوب ترمی شوی. ومن... هرلحظه عاشق تر... این همه دوست داشتنی بودنت دارد از سرم ،سر میرود... خوب من کمی آرام تر... کمی کندتر مهربان باش... بگذاربه پایت برسم... ...
4 اسفند 1391

خاله ها...

هر بار که تو میخندی تعادل این شهر به هم میخورد اما تو بخند زندگی را برای از نو ساختن بهانه ای باید   سلام دخملی جان جان،اومدم با یه عالمه حرف قشنگ از شما امروز خونه مامانی زهرا دوره همی داشتیم،خاله های مامانی و خاله جون من مهمون خونه مامانی بودن. خونه ما با مامانی 5 دقیقه فاصله داره،ولی برای اینکه  به موقع برسیم من تصمیم گرفتم ساعت سه و نیم اماده بشم تا وقتی ساعت 4 بنگاه برای دیدن خونه میاد ما بعدش با بابایی بریم. لباست رو عوض کردم،شیرت رو هم دادم خوردی،صورت نازت رو هم شستم که بیام خودم حاضر بشم.دیدم ساعت 4 شده و وقت دارو خوردنت ،اولین قطره دارو که رفت تو حلقت هر چی شیر خورده ب...
2 اسفند 1391

چارلز دیکنز گفته...

هرگز این چهار چیز را در زندگیت نشکن.. اعتماد .......... قول .......... رابطه و قلب.. زیرا این ها وقتی میشکنند صدا ندارند.. اما درد بسیاری دارند..    فاطمه من نه از اعتماد کسی سو استفاده کن،نه زیر قول خودت بزن  در پایداری رابطه ها مصمم باش و از همه مهم تر هیچ وقت قلبی رو از خودت نرنجون    ...
2 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به . می باشد